در دنیای رقابتی امروز، آگاهی از روشهای افزایش بهرهوری نیروی انسانی به یکی از الزامات حیاتی برای موفقیت سازمانها تبدیل شده است. با وجود اهمیت این موضوع، در بسیاری از سازمانهای ایرانی تمرکز اصلی صرفاً بر ارزیابی عملکرد کارکنان است؛ آن هم با رویکردی که در بسیاری موارد فاقد عمق و اثربخشی لازم بوده و قابل نقد است.
در حالی که ارزیابی عملکرد جنبهای مهم از مدیریت منابع انسانی است، اما نظارت مداوم بر بهرهوری کارکنان مزایای گستردهتری به همراه دارد. این نظارت نه تنها امکان تحلیل سهم هر فرد در تحقق اهداف سازمانی را فراهم میکند، بلکه مبنایی برای تصمیمگیری در خصوص ارتقای شغلی افراد شایسته و تخصیص عادلانه پاداشها به شمار میرود.
افزایش بهرهوری کارکنان در سطح فردی، پایه و اساس رشد و پیشرفت تیمی را نیز تشکیل میدهد. از همینرو، اندازهگیری بهرهوری فردی باید به عنوان بخش جداییناپذیری از فرآیند مدیریت منابع انسانی تلقی شود.
بهرهوری کارکنان یا منابع انسانی چیست؟
بهرهوری نیروی انسانی به میزان کاری اشاره دارد که یک کارمند در مدت زمانی مشخص به انجام میرساند. در نگاه اول، این تعریف ساده به نظر میرسد، اما در عمل، متغیرهای متعددی در تعیین آن نقش دارند. یک کارمند بهرهور کسی است که با کارایی بالا وظایف خود را انجام داده، از زمان بهدرستی استفاده کرده و در بازههای کوتاهتر نتایج باکیفیتتری ارائه میدهد.
فرمول عمومی بهرهوری:
بهرهوری = مقدار خروجی (اقلام، خدمات یا نتایج) ÷ ساعات کاری صرفشده
واقعیت آن است که هیچ دو کارمندی دقیقاً بهرهوری یکسانی ندارند و این تفاوت، کاملاً طبیعی است. بهرهوری به عوامل مختلفی نظیر ماهیت وظایف، میزان تخصص، انگیزه و حتی شرایط روزانه فرد بستگی دارد. برای مثال، یک روز ممکن است کارمند به دلیل فشار کاری یا عوامل محیطی تمرکز کافی نداشته باشد، یا برعکس، در روزی دیگر عملکرد بسیار بالاتری داشته باشد.
از این رو، سازمانها معمولاً بهجای ارزیابی روزانه، بهرهوری کارکنان را در بازههای زمانی بلندتر (مانند هفته، ماه یا فصل) مورد بررسی قرار میدهند تا تصویر دقیقتری از عملکرد واقعی افراد به دست آورند.
عوامل مؤثر بر افزایش بهرهوری نیروی انسانی
برای آنکه بتوان بهرهوری کارکنان را بهدرستی اندازهگیری یا بهبود داد، ابتدا باید شناخت دقیقی از عواملی داشت که بر آن تأثیر میگذارند. در ادامه، به مهمترین مؤلفههایی میپردازیم که نقشی اساسی در افزایش بهرهوری نیروی انسانی در محل کار ایفا میکنند.
1- رفاه کارکنان
سازمان بینالمللی کار (ILO)، رفاه کارکنان را مجموعهای از جنبههای محیط کاری میداند که مستقیماً بر سلامت جسمی و روانی و در نتیجه بر بهرهوری منابع انسانی تأثیرگذار است. این مؤلفهها شامل موارد زیر است:
- ایمنی و کیفیت محیط کار: محیطی ایمن، با تهویه مناسب، نور کافی و عاری از خطرات فیزیکی و روانی، نقش مهمی در افزایش بهرهوری دارد.
- احساس ارزشمندی کارکنان: زمانی که افراد احساس کنند مورد احتراماند و نقش آنها در موفقیت سازمان به رسمیت شناخته میشود، انگیزه بیشتری برای عملکرد مطلوب خواهند داشت.
- جو روانی و فرهنگی سازمان: فضای کاری مبتنی بر همدلی، حمایت متقابل و همکاری، باعث کاهش استرس و افزایش رضایت شغلی میشود.
- کنترل استرس شغلی: استرس مزمن از عوامل کاهشدهنده بهرهوری است. ایجاد تعادل میان کار و زندگی، فرصتهای استراحت و برنامههای سلامت روان، نقشی کلیدی در مدیریت استرس ایفا میکنند.
2- ابزارهای ارتباطی
ارتباط مؤثر و ساختارمند، زیربنای عملکرد سازمانی و بهرهوری کارکنان است. استفاده صحیح از ابزارها و کانالهای ارتباطی مزایای زیر را به همراه دارد:
- دسترسی آسان به بسترهای ارتباطی: مانند ایمیل، پیامرسانهای داخلی، ویدئو کنفرانس و پلتفرمهای همکاری تیمی.
- شفافیت در انتقال اطلاعات: بیان دقیق اهداف، وظایف و زمانبندیها باعث تمرکز و کاهش سردرگمی کارکنان میشود.
- فرهنگ ارتباطی باز: تشویق کارکنان به بیان مشکلات و پیشنهادات، فرآیند تصمیمگیری را تسهیل میکند.
- استفاده از فناوریهای اجتماعی سازمانی: مانند شبکههای داخلی و گروههای کاری دیجیتال که طبق تحقیقات مککینزی، بهرهوری را تا ۲۵٪ افزایش میدهند.
3- شیوههای مدیریت
نقش مدیران در افزایش بهرهوری نیروی انسانی بسیار پررنگ است. سبک رهبری، نحوه ارتباط و میزان حمایت از کارکنان میتواند نتایج متفاوتی ایجاد کند:
- مشارکت فعال مدیران: حضور ملموس در فرآیندهای کاری و آگاهی از چالشهای تیمی، اعتماد و انگیزه کارکنان را افزایش میدهد.
- دسترسپذیری رهبران: وجود مدیرانی پاسخگو، پشتیبان و در دسترس باعث ایجاد حس امنیت شغلی میشود.
- گوش دادن فعال: شنیدن دغدغهها و پیشنهادات کارکنان، باعث شکلگیری حس ارزشمندی و تعلق به سازمان خواهد شد.
4- تجهیزات و ابزار کار
دسترسی به ابزارهای مناسب و کارآمد، نقشی تعیینکننده در افزایش سرعت، دقت و کیفیت عملکرد دارد:
- بهروزرسانی تجهیزات متناسب با نیاز: تجهیزات ناکارآمد باعث کندی عملکرد و کاهش انگیزه میشوند.
- آموزش استفاده از ابزارها: آموزش کاربردی به کارکنان، بهرهبرداری حداکثری از قابلیتهای تجهیزات را ممکن میسازد.
- پشتیبانی فنی مداوم: سرویس منظم تجهیزات و پشتیبانی در صورت بروز مشکل، مانع از توقف در فرآیند کار میشود.
5- آموزش و توسعه
آموزش مستمر منابع انسانی یکی از مؤثرترین راهکارهای افزایش بهرهوری در سازمانها است. کارمندان آموزشدیده با اعتمادبهنفس بالاتر، دقت بیشتر و تعامل مؤثرتر عمل میکنند:
- برنامههای آموزشی هدفمند و منظم: آموزشهای بهروز در راستای نیازهای شغلی، کارکنان را با تغییرات بازار و فناوری هماهنگ نگه میدارد.
- کاهش خطا و افزایش کارایی: آموزش مناسب به کاهش اشتباهات رایج و صرفهجویی در زمان منجر میشود.
- بهبود ارتباطات درونتیمی: کارکنان آموزشدیده معمولاً در تعاملات گروهی و همکاریهای بینواحدی موفقتر ظاهر میشوند.
راهکارهای موثر برای افزایش بهرهوری نیروی انسانی
مدیران نقش تعیینکنندهای در ارتقای بهرهوری کارکنان ایفا میکنند. اگر بهدنبال افزایش بهرهوری نیروی انسانی در سازمان خود هستید، اجرای راهکارهای زیر میتواند تأثیر بسزایی در بهبود عملکرد تیمی و فردی داشته باشد.
1- بهبود شرایط فیزیکی محیط کار
کارکنان زمان قابل توجهی از روز را در محل کار میگذرانند؛ از این رو، کیفیت فضای کاری ارتباط مستقیمی با بهرهوری منابع انسانی دارد. اقداماتی مانند:
- استفاده حداکثری از نور طبیعی برای افزایش تمرکز و بهبود چرخه خواب
- افزودن گیاهان جهت ایجاد فضای آرام و انرژیبخش
- کاهش نویز محیط برای تمرکز بهتر
- طراحی فضایی برای استراحت و تجدید قوا
همگی به ارتقاء روحیه و کارایی کارکنان منجر میشود.
2- اجرای برنامههای کاری انعطافپذیر
الگوهای کاری ثابت برای همه کارکنان اثربخش نیست. با فراهم کردن برنامههای کاری منعطف و امکان دورکاری، کارکنان میتوانند در زمانهایی که بیشترین بازدهی را دارند، وظایف خود را انجام دهند. این انعطاف، موجب کاهش استرس، افزایش رضایت شغلی و در نتیجه افزایش بهرهوری کارکنان خواهد شد.
3- بهینهسازی جلسات
جلسات طولانی و بیهدف یکی از عوامل پنهان کاهش بهرهوری هستند. برای مدیریت بهتر جلسات:
- فقط در صورت لزوم جلسه برگزار شود.
- تا حد امکان، از پیامهای کتبی به جای جلسه استفاده شود.
- تعداد جلسات و شرکتکنندگان کاهش یابد.
- جلسات کوتاه، هدفمند و با دستور جلسه مشخص برگزار شوند.
4- تعیین ضربالاجلها و انتظارات شفاف
شفافسازی در خصوص زمانبندی، اهداف و مسئولیتها، مسیر حرکت را برای کارکنان روشن میکند. تعیین انتظارات واضح موجب افزایش نظم، انگیزه و برنامهریزی مؤثرتر خواهد شد.
5- حمایت از خودمراقبتی کارکنان
سازمانهایی که به سلامت جسمی و روانی کارکنان اهمیت میدهند، شاهد افزایش بهرهوری نیروی انسانی هستند. اقداماتی مانند:
- برگزاری دورههای مرتبط با سلامت روان و جسم
- جشن گرفتن موفقیتهای فردی و تیمی
- ارائه مزایای سلامت و مرخصیهای بازیابی
همگی به ایجاد احساس ارزشمندی و تعهد در کارکنان کمک میکند.
6- آموزش مهارتهای مدیریت زمان
آموزش کارکنان در زمینه مدیریت زمان به آنها کمک میکند تا «زمان کار عمیق» خود را شناسایی کرده و وظایف را با تمرکز و کیفیت بیشتری انجام دهند. برنامهریزی هوشمندانه بهرهوری را در سطح فردی و سازمانی افزایش میدهد.
7- کاهش وقفههای غیرضروری
وقفههای مکرر باعث اختلال در تمرکز و کاهش بازدهی میشوند. برای کنترل این وقفهها:
- سیاستهای مشخصی برای زمانهای پاسخگویی به ایمیل یا تماسها تعیین کنید.
- محیط کار را تا حد امکان آرام و منظم نگه دارید.
- زمانهای مشخصی برای انجام مکالمات یا جلسات غیرضروری در نظر بگیرید.
8- تقویت روحیه تیمی
کارمندانی که احساس تعلق و انگیزه دارند، معمولاً عملکرد بهتری از خود نشان میدهند. برای افزایش روحیه تیمی:
- ارتباط کارکنان با اهداف و ارزشهای سازمان را تقویت کنید.
- از تلاشها و موفقیتها بهصورت علنی قدردانی کنید.
- از مزایای غیرمالی مانند مرخصیهای تشویقی نیز استفاده کنید.
- بازخورد مؤثر و سازنده ارائه دهید.
9- تطبیق وظایف با مهارتها و تخصصها
انتظار عملکرد عالی در همه زمینهها از یک فرد، نه منطقی است و نه مؤثر. تناسب وظایف با مهارتها و توانمندیهای کارکنان یکی از مهمترین عوامل در افزایش بهرهوری است. این کار باعث میشود:
- کارها سریعتر و با دقت بیشتری انجام شوند.
- حس رضایت شغلی افزایش یابد.
- منابع انسانی بهصورت مؤثرتر در جای مناسب خود به کار گرفته شوند.
کلیدهای طلایی برای افزایش بهرهوری نیروی انسانی
افزایش بهرهوری نیروی انسانی نه تنها عملکرد فردی کارکنان را بهصورت معناداری بهبود میبخشد، بلکه عاملی کلیدی در تضمین موفقیت و رقابتپذیری سازمان محسوب میشود.
ایجاد محیط کاری سالم و حمایتگر، استفاده از ابزارهای ارتباطی مؤثر، مدیریت کارآمد، آموزش مستمر، تأمین تجهیزات مناسب، اجرای برنامههای کاری انعطافپذیر، بهینهسازی جلسات، کاهش وقفهها و تطبیق وظایف با مهارتهای افراد، از مهمترین راهکارهایی هستند که میتوانند بهرهوری را در سطح سازمانی ارتقاء دهند.
با بهکارگیری این راهکارهای اثربخش، سازمانها میتوانند سطح انگیزه، رضایت شغلی و عملکرد تیمی را به شکل چشمگیری افزایش داده و مسیر رشد و توسعه پایدار را هموار سازند.
شما بهعنوان یک مدیر، کدامیک از این راهکارها را در سازمان خود اجرا کردهاید؟
تجربیات خود را در بخش دیدگاهها با ما به اشتراک بگذارید...





